زمانی که برق میرود یا گوشی همراه خود را جا میگذاریم؛ احساس کمبودی خاص ما را فرا میگیرد. گویی بخشی از وجود ما کاسته شده است، اما بعد از گذشت مدتی کوتاه چنان به این کمبود خو میگیرم که گویی وجود نداشته اند و‌ با بازگشت مجدد آنها به سرعت حضورشان عادی میشود؛ همانگونه که نبودشان عادی شده بود.

نداشتن گوشی همراه برای طولانی مدت را در دوران آموزشی سربازی ام داشته ام. در دوران آموزشی به استفاده از دفترچه یادداشت و کارت تلفن عادت کرده بودم و‌ آرام آرام داشتن گوشی هوشمند از خاطرم پاک شده بود. پس از مدت یک ماه که مجددا گوشی و لپ تاپ به دستم گرفتم، حتی ابعاد و عملکرد آنها برای من غریب بود. من به عنوان فردی نِرد که بخش بزرگی از زندگی ام با فناوری سپری شده است؛ حسی عجیب را تجربه کردم که چنین بیگانگی ای نسبت به فناوری داشتم. اما ناگهان با سرعتی برق آسا بخشی از من شروع به زنده شدن کرد و امیرحسین خوره فناوری زنده شد.

اخیرا روابط انسان ها را بدین گونه یافته ام. از دست دادن یک رابطه انسانی، خواه رابطه پدر و فرزندی باشد، خواه دوستی، خواه عاشقانه، به گمانم اینگونه هستند. ما فقط به نبودشان عادی کرده ایم اما جای خالی شان همچنان وجود دارد و‌ تشنه پر شدن…